آموزه های وارن بافت (74-75)
قسمت 74
پیرهن گران قیمت می خرم اما چه کنم که به تنم زار می زند
کیفیت لباس، نو یا کهنه ، هر چه باشد شخصیت همیشه خود را نشان می دهد. وارن اهل گران خریدن نیست، نبوده، و نخواهد بود. اهل قیمت مناسب است چون ارزش آتی سود مرکب سرمایه را می داند. در روزهای نخستی که مدیر پول شده بود، ودر سال هایی که میلیونر شده بود انگشت نما بود که در اومها با فولکس قورباغه ای کهنه اش این طرف و آن طرف می رود. 25000دلار با بهره ی مرکب 20درصد در سال پس از 20سال 958،439 دلار می شود ، به همین دلیل از دید وارن پرداخت چنین رقمی برای خودرو درست نیست . در قضیه ی پیرهن هم همین طور بوده ، او تا زمانی که وارد دهه ی هفتم زندگی نشده بود پیرهن های گران نمی خرید و ارزش آتی پولی که صرف خریدن این پیرهن ها می کرد آن قدر نبود که شب خوابش نبرد.
قسمت 75
در جست وجوی شرکت ها به قصد تملک همان نگرشی را دنبال می کنیم که در یافتن همسر مناسب: فعال باشد، با انگیزه باشد ، ودید باز داشته باشد، اما این انتخاب با شتاب سازگار نیست
جست وجوی برای چیزی که هرگز پیدا نمی کنی یک مسئله است و در طلب چیزی رفتن که بنا به تجربه گاه وبی گاه گیر می آید مسئله ی دیگری وارن است. وارن دنبال آن موقعیت سرمایه گذاری می گردد که می داند در شرایط مناسب گاه وبی گاه پیدا می شود. اما شرایط چیست ؟ پیدایش بازار فروشندگان ، کساد صنعت ، حادثه ای که به طور اتفاقی پیش آمده و زیر بنای اقتصادی کسب وکار عالی را متلاشی نمی کند ، فروش شتاب زده ، همه ی این ها موقعیت هایی ایجاد می کند که سهام یک بنگاه معتبر پایین بیاید و به بهایی ارزان وباور نکردنی عرضه شود. تنها کاری که وارن باید بکند صبر و انتظار برای ظهور آن وقایع یا پیش آمدهاست ، که پیش می آیند – البته نه هرروز، نه هر ماه، و گاه نه هر سال – امابه ترتیبی که باعث شده وارن دوم شخص ثروتمند جهان گردد.
دیدگاهتان را بنویسید