بورس؛ شغلی ایده آل
تابناک – یکی از خصیصههای آدمی، پیدا کردن بهترین راه و میانبری برای پیشرفت است! میانبری که با کمترین زحمت، بیشترین دستاورد را به ارمغان بیاورد. متأسفانه در این بین عده کثیری وارد راههای کاذب و نامشروع میشوند. من نیز مدتها به دنبال شغلی میگشتم که چند ویژگی داشته باشد که بتواند تحمل پذیر برای مقطع کنونی من باشد و بالاخره در حدود یک سال پیش حکایت «جوینده یابنده است!» اتفاق افتاد و با مطالعاتی که داشتم پی به این بردم که ورود به بورس همان و برآورده شدن توقعات من همان! و از آنجایی که من انسان انحصار طلبی نیستم یعنی وقتی خودم راه موفق را دانستم، دیگران را هم از آن آگاه میکنم و اگر راه اشتباه دیدم نیز دیگران را از آن بر حذر میدارم لذا بر آن شدم در این نوشتار به ویژگیهای کار در بازار سرمایه اشاراتی مختصر کنم شاید بتوانم با عرضه تجربیات اندکم لااقل باعث جرقهای در ذهن مخاطبین وبلاگ شوم تا قدم در این وادی بگذارند.
ویژگیهایی که کار در بورس را از سایر مشاغل متمایز میکند:
۱- اکثر مشاغل نیاز به کار فیزیکی دارند اما بورس هوش و ذکاوت میخواهد و بس!
۲- اکثر مشاغل نیازمند بودن در مکان کار هستند اما بورس جا و مکان ندارد! یک کامپیوتر و یک خط اینترنت!
۳- اکثر مشاغل آقا و رئیس بالای سر به ما رنج روحی وارد میکنند ولی در بورس فرد، آقای خود است!
۴- اکثر مشاغل وقت زیادی از انسان میگیرند مثلاً روزی 8 ساعت یا بیشتر اما بورس گاه در ماه چند ساعت بیشتر وقت گیر نیست! البته بسته به درصد سودی که مد نظر داریم باید فعالیت و مطالعه خویش را بالا ببریم.
۵- در اکثر مشاغل سرمایه دچار فرسودگی میشود مثلاً یک مسافرکش با افت قیمت ماشین خود هم مواجه است اما سرمایه در بورس دچار فرسودگی نمیشود.
۶- ورود و خروج به بورس بسیار سادهتر از سایر مشاغل است مثلاً ما بخواهیم مغازهای را برقرار کنیم مدتها باید پیگیر جای مغازه و خرید و چینش اجناس و صبر برای جا افتادگی مغازه و آخر سر برای جمع کردن مغازه مجبور به چوب حراج گذاشتن به آن میشویم! اما در بورس، امروز میتوانیم وارد شویم چهار روز بعد کامل خارج شویم تنها با زدن چند کلیک از پشت کامپیوتر!
۷- موفقیت در بورس به میزان سطح آگاه شما از حیطه های اقتصادی، سیاسی، جامعه شناسی و روانشناسی بستگی شدیدی دارد لذا میدان آزمون عملی برای مدعایان آگاه از این حیطههاست! پس اگر احساس میکنید که لیاقت شما بیش از آن چیزی است که تاکنون بدان رسیدهاید، بورس میتواند وسیله رساندن شما به جایگاه واقعی شما باشد.
۸- برای افرادی که دنبال کلاس شغلی هستند یک شغل ایده آل میتواند باشد!
۹- و بالاخره مهمترین چیزی که بورس را میتواند برای هر کسی جذاب بسازد سود سرشار آن است که میتواند به طور میانگین از حداقل درصد آن (تورم + رشد اقتصادی) شروع شود و گاه به چند صد درصد سود در یک سال هم برسد (البته برای کارکشتهها!) و بسته به میزان مهارت هر شخص، این درصد سود میتواند به حداقل و حداکثر نزدیک شود.
کار در بورس برخی اوقات موجب افزایش بیش از حد سرمایه با کمترین کار میشود، آیا این امر مشکل شرعی دارد؟
هرچند علما چندین فرق بین کار در بورس و ربا را بیان کردهاند و کمتر عالمی حکم به مشکل بورس داده است اما در این جا لزومی به بیان همه موارد نیست و کافی است که بگوییم در بورس، سهامدار در سود و زیان شرکت سهیم است، اما در ربا، ربا دهنده جدا از اینکه ربا گیرنده چقدر سود و ضرر کرده، درصد سود خود را میخواهد! همچنین ما با سرمایه گذاری در بورس بر خلاف ربا، به چرخه اقتصاد یک کشور کمک مهمی میکنیم کما اینکه همه اقتصاددانها معتقدند جامعه باید به سمتی کشیده شود که در آن افراد به جای کار مستقیم با سرمایه خود، آن را در خدمت شرکتها و کارخانهها بگذارند تا آنها این امر را در دست بگیرند. پس با خرید سهام شرکتها و کارخانهها میتوانیم نقدینگی آنها را برای توسعه و پیشرفت فراهم آوریم و آنها نیز در مقابل ما را در سود خود شریک میکنند.
نکته قابل ذکر این است که در شرایط کنونی بورس ایران میتواند چنین سودآوری را برای سهامداران به ارمغان آورد زیرا ایران کشوری در حال توسعه است که برای صنعتی شدن گام بر میدارد لذا بازارهای آن هنوز بکر و دست نخورده است و با کمترین زحمتی بهره وری، توانی بالا میرود ولی بورس کشورهای صنعتی به خاطر اشباع شدن، میانگین بیشتر از 20 درصد در سال سود نمیدهند پس میتوان امید داشت که بورس ایران میتواند سالها پررونق و پرسود باشد.
آیا کار در بورس به همین راحتی است که به نظر میرسد!؟
یک بار شخصی از آقای پیکاسو، استاد نقاشی خواست یک نقاشی برای وی بکشد. کشیدن نقاشی چند دقیقهای بیشتر طول نکشید اما آقای پیکاسو روی نقاشی خود قیمت چند ده هزار دلار گذاشت! و به آن شخص که تعجب کرده بود گفت: «پشت این چند دقیقه کار من سالها تجربه خوابیده است! پس قیمت عادلانهای گفتم!».
کار در بورس نیز شبیه به همین است! گاه ما برای تصمیم گیری در مورد یک سهم، باید چنان تجربه و آگاه از قبل داشته باشیم که بتوانیم در مدت کوتاه تصمیمات مهمی بگیریم وگرنه ممکن است در حالی که بیشتر سهامداران سود کنند، ما با حسرت ضرر کنیم و یا حتی از بورس خارج شویم کما اینکه بیشتر تازه واردها به بورس با ضرر و نفرت تمام از بورس و لعنت کردن شانس خود از آن خارج شدهاند!
مثلاً بهار امسال اخباری منتشر شد که بیانگر غیر همصدا شدن رئیس جمهور و رهبر در مسألهای بود و همین باعث شدیدترین سقوطهای بورس طی این چند ساله شد. در این بین افرادی که بینش سیاسی ضعیفی داشتند گمان کردند که کار نظام به آخر رسیده (!) و به تمام سهامهای خود چوب حراج زدند! از سوی دیگر افراد باهوش که میدانستند این مسأله موقتی است نه تنها سهامی نفروختند بلکه سهامهای حراج شده دیگران را نیز خریدند و سود برای باهوشها ماند و حسرت برای فروشندگان!
پس اکیداً تاکید میکنم اگر اهل مطالعه و تفکر در امور اقتصادی، سیاسی، روانشناسی و … نیستید وارد این وادی نشوید که جز ضرر یا سود اندک چیزی نصیبتان نمیشود! البته میتوانید افسار را به دست صندوقهای سرمایه گذاری دهید یعنی صندوقها به جای شما خرید و فروش کنند. چون صندوقها ریسک زیادی نمیکنند لذا توقع سود زیادی هم از آنها نداشته باشید. افرادی که به سودهای بین 30 تا 50 درصد در سال قانع هستند حتماً به صندوقها مراجعه نمایند. البته ممکن است صندوقها یا خود سهام داران در یک سال مالی حتی تراز منفی داشته باشند اما آمارها نشان میدهد میانگین سود سهامداری در بازه چند ساله در ایران، بیشتر از صنعتهای دیگر بوده است (چیزی حدود 35 درصد).
البته در کار راحتی مثل بورس، عدهای پیدا میشوند که از این هم راحت طلب تر هستند! یعنی فقط سرمایه را وارد میکنند و گوش به زنگ چند دوست و سایت تحلیل بورس میشوند! گرچه این روش اشکالاتی به همراه دارد و ممکن است مبتدی اخبار غلط را دریافت کند اما باز برای مبتدیان توصیه میشود تا زمانی که به درجهای برسند که اخبار غلط و صحیح را از هم تمیز دهند و پس از آن به درجهای برسند که خودشان تحلیل کنند.
سهامداری آری، بورس بازی هرگز!
این شعاری است که به مکرر در بازار بورس خواهید شنید، جملهای زیبا که به کام شرکت و کارخانههاست که در حد شعار باقی مانده است اما اگر نظر من را میخواهید باید چنین کنیم:
سهامداری یعنی در غم و شادی یک شرکت یا کارخانه سهیم باشیم، وقتی سود کرد باشیم (که حتماً هستیم!) وقتی هم در حال سقوط بود پول خود را از آن خارج نکنیم تا آن سهم بیش از آنچه که هست باز سقوط نکند! که این با طبع بسیاری انسانها اصلاً سازگار نیست! اما من عقیده بر این دارم تا زمانی که سرمایه ما از حد قابل قبولی نگذشته است به بورس بازی ادامه دهیم چون با خروج پول ناچیز ما از شرکتی چند صد میلیاردی، آب از آب تکان نمیخورد! اما هرگاه پول ما به مقدار مورد نظر ما رسید (مثلاً یک میلیارد تومان) آنگاه است که باید دست از حرص و طمع برداریم و سهامدار واقعی شرکت یا شرکتهایی شویم.
این توصیه من برای این است که در ایران برخلاف بسیاری کشورها هوشی فردی قویتر از هوش جمعی است که در اینجا مجال توضیح آن نیست که تأثیر آن را به وضوح در بازار سرمایه میتوان دید که تحلیل بورس ایران را متفاوت از بورس بسیاری کشورهای دیگر میکند لذا از این باب است که تازه واردها را توصیه به بورس بازی میکنم تا سهام داری وگرنه در یک سیکل منطقی اگر در محیطی هوش جمعی بالا باشد سهامداری بهتر از بورس بازی است.
توصیه اکید: کار در بورس یکی از پیچیدهترین بازیهای این روزگار است که اعتماد به نفس کاذب و عدم لمس عینی بازار آن هم به مدت طولانی در اکثر موارد تنها ضرر سهام دار را به ارمغان میآورد مگر اینکه لوک خوش شانس باشید! بنابراین پیشنهاد من این است که ابتدا به صورت مجازی در این بازار کار کنید و زمانی که احساس کردید دیگر پخته شدهاید به صورت واقعی پول خود را وارد آن کنید. از سایت تالار مجازی بورس ایران برای کار مجازی در بورس میتوانید استفاده کنید.
نویسنده: مهدی فارغی
دیدگاهتان را بنویسید