قیمت سهام به کمتر از ارزش جایگزینی رسیده است
آرزو علیمدد: یکی دیگر از هفته های نزولی بازار سرمایه هم سپری شد.قیمت سهام در بازار به حدی افت کرده که سرمایه گذاران را به خرید تشویق می کند.اما از دیگر سو، هراس از شرایط ناپایدار اقتصادی و سیاسی سبب شده تا سرمایه گذاراان با احتیاط بیشتری اقدام به خرید کنند.
در واقع به نظر می رسد که بازیگران بازار سرمایه در حال حاضر با اشتیاق و دقت زیادی بازار را نگاه می کنند و تنها به دنبال جرقه ای هستند که با پدید امدنش بازار سرمایه بر کوس افزایش بکوبد.اما این جرقه تنها زمانی پدید می اید که در مسایل سیاسی و اقتصادی به حداقل هایی از ثبات رسیده باشیم.عدم شفافیت و بلاتکلیفی هایی که در صنایع،سیاستها و اقدامات مسولان به چشم می خورد،ریسک پذیر ترین اقشار جامعه را نیز به ریسک گریزی تشویق می کند.اما به نظر می رسد که این عدم قطعیت ها با گذشت زمان،رنگ و بوی تازه ای به خود می گیرد و در راستای رسیدن به ثبات ،در حرکت است.هرچند که در حال حاضر،امارها حکایت از ریزش و سقوط دارند.
شاخص کل باز هم نزولی بود بیش از 480 واحد افت را در هفته گذشته به ثبت رسانید .
گره بورس با مذاکرات هسته ای
حسین خواجویی با بررسی ریزش بازار سرمایه از دی ماه گذشته مطرح کرد: رشد هیجانی بازار سرمایه قبل از دی ماه ، بیشتر نشات گرفته از امید و خوش بینی سرمایه گذاران به توان حل مسایل هسته ای دولت جدید بود که با گام اول توافق هسته ای نیز همراه شد. در واقع دلایل این رشد را می توان ناشی از مسایل سیاسی و اقتصادی کشور بیان کرد. اما در اذر ماه، اولین فاکتور مداخله گر در جهت ممانعت از رشد بازار، یعنی بودجه، پدیدار شد.مواردی نظیر نرخ گاز و بهره مالکانه نیز سبب شد تا بازار سرمایه برای یکی دو ماه وارد بحث فرسایشی از جنس متغیرهای اقتصادی شود..
این تحلیل گر بازار سرمایه ادامه داد: پس از ان دولت قول کنترل تورم را داد و از اوایل اسفند، به صورت چراغ خاموش، سیاست افزایش نرخ بهره را در پیش گرفت. به این ترتیب یک فاکتور اقتصادی دیگر در راستای ممانعت از ورود و کنترل نقدینگی به بازار سرمایه نیز شکل گرفت. چراکه نرخ بازده بدؤن ریسک افزایش یافت و در مقابل نرخ گاز و بهره مالکانه روند افزایشی داشتند ضمن اینکه در این میان حجم پروژه های عمرانی نیز کاهش یافت. با در کنار هم قرار گرفتن این عوامل، صرف ریسک به واسطه کنترل تورم ،قیمت دلار،افزایش نرخ بهره،افزایش بهره مالکانه و .. برای سرمایه گذاران بازار سرمایه ایجاد نمی شد.
خواجویی با اشاره به اینکه سرمایه گذاران به دنبال صنایعی با بازده دوران قبل از رکود بودند خاطر نشان کرد:به دلایل مطرح شده،جهش و تعدیل ای پی اس ها مانند گذشته نبود و بسیار کاهش یافته بود. با کاهش پروژ ه های عمرانی،در بسیاری از صنایع از جمله فولاد با مازاد مواجه شدیم. از سوی دیگر به دلیل اینکه تعدیل ای پی اس ها کم بود، جریان نقدینگی به بازار سرمایه سرازیر نمی شد
وی سپس ادامه داد:” در همین زمان،چند صنعت بودند که به واسطه کاهش تحریم ها تغییر بنیادی می کردند.از جمله این صنایع می توان به صنعت خودرو و لیزینگ اشاره کرد.به این ترتیب در اوایل سال جاری،این دو صنعت روند صعودی به خود گرفتند.پس از ان نیز صنعت بانکداری صعود خود را اغاز کرد.اما در همان زمان،خبرهایی مبنی بر بدهی های معوق بانکی که بیش از 82 هزار میلیارد تومان بود به گوش رسید که حکایت از مشکلات بنیادی این صنعت داشت.به موازات، اعلام شد که بانکها همین مبلغ نیز مطالبات جاری دارند .به این ترتیب اگر رقم مبالغ بلوکه شده ایران به واسطه تحریم ها را نیز اضافه کنیم،نتیجه می گیریم که صنعت بانکداری ما با مشکل مواجه است.”
خواجویی در ادامه توضیح داد:” به این تر تیب تنها صنعت خودرو باقی ماند که با افزایش تولید بیش از 80 درصدی اش، می توانست رشد خوبی را در بازار داشته باشد.اما در این برهه زمانی،خودرو نیز درگیر مباحث قیمت گذاری شد. با وجود اینکه قیمت مواد اولیه خودرو افزایش یافته بود،اما مسولان معتقد بودند که قیمت محصول باید نصف شود.از انجایی که این اتفاق چندی قبلش برای صنعت پتروشیمی هم رخ داده بود، سرمایه گذاران از رخداد دوباره اش در صنعت خودرو هراساسن شدند و ترجیح دادند تا با احتیاط بیشتری در این صنعت سرمایه گذاری کنند..بنابراین تاثیر افزایش ظرفیت تولید خودرو ها در سود اوری شرکت،به دلیل این مشکلات،بی تاثیر شد.بنابراین صنعت خودرو هم نتوانست رهبر یبازار را بر عهده بگیرد.”
وی ادامه داد: اما در تیرماه و قبل از مذاکرات،روند بازار سرمایه تا حدودی ثابت بود.اما پس از اینکه نتیجه قطعی در این دور از مذاکراتنیز حاصل نشد،بورس حتی از صنایع خودرویی هم قطع امید کرد و به دلیل بلاتکلیفی در سیاستهای اقتصادی از یک سو و نرخ بالای بهره و عدم شفافیت در بسیاری از بخش های اقتصادی،کل اقتصاد ما در هاله ای از ابهام فرو رفت.
خواجویی با عنوان این مطلب که ما به نتیجه مذاکرات هسته ای بسیار خوش بین هستیم ادامه داد:” هرچند که به نظر می رسد سیاست های در پیش گرفته شده در نهایت به نتیجه مثبتی منجر می شود اما،در این برهه از زمان به دلیل بلاتکلیفی های موجود،صنایع قادر به افزایش سود اوری نیستند.اما اگر نتایج مذاکرات مشخص شود حتی اگر برداشته شدن تحریم ها بیش از یک دهه نیز به طول بیانجامد،باز هم شاهد این خواهیم بود که باازار روی خوشش را به سرمایه گذاران نشان خواهد داد.”
این کارشناس بازار سرمایه در باره احتمال کاهش نرخ سود بانکی اذعان کرد:” از انجایی که تورم انتظاری دولت تا پایان سال جاری حدود 20 درصد اعلام شده است، نظام بانکی ملزم به پرداخت حداقل 20 درصد بازدهی به سرمایه گذارانش است تا انها اقدام به خروج نقدینگی شان از بانکها نکنند.چراکه به دلیل ابهامات موجود در سیاستهای اقتصادی در حال حاضر،خروج این نقدینگی به معنای ورودش به سرمایه گذاری های بلند مدت نخواهد بود.به این ترتیب این هراس وجود دارد که اگر سپرده های بانکی خارج شوند،با حضورشان در بازارهای موازی،سبب افزایش تورم خواهند شد که از اهداف دولت به دور است.
این تحلیل گر بازار سرمایه در ادامه به ادله دیگری نبز اشاره کرد و توضیح داد:” دولت به دلیل هدفش در کنترل تورم،سیاست انقباضی در پیش گرفت.به همین دلیل رشد بازار سرمایه سبب ثروت افرینی میشد.اگر این نقدینگی به نوعی از بورس خارج میشد،می توانست مانعی بر سر راه سیاست انقباضی در پیش گرفته باشد.به این دلیل عدم حمایت از بازار سرمایه درجریانی هدایت شده قرار گرفت.”
خواجویی ادامه داد:” قیمت ها در بازار سرمایه نمی توانند ثابت بمانند.یعنی انکه قیمت ها یا افزایش می یابند یا روند نزولی به خود می گیرند.بازار سرمایه در حال حاضر به نوعی در ابهام فرورفته است.اما در این بین به دلیل کاهش شدید قیمتها،قیمت سهام بسیار ارزنده شده و قیمت بسیاری از سهام به کمتر از ارزش جایگزینی شان رسیده است.رسیدن قیمتها به این سطح،سبب شده تا سرمایه گذران به دلیل ارزندگی بالا،ریسک بازار سرمایه را تقبل کرده و اقدام به خرید سهام کنند.به این ترتیب به نظر من،با توجه به شرایط موجود،چنانچه تکلیف مسایل سیاسی و اقتصادی ما روشن شودبازار سرمایه به سرعت پی به ای می گیرد و باانتخاب صنایع پیشرواش،بازدهی بسیار بالایی را عاید سرمایه گذاران صبورش خواهد کرد.
دیدگاهتان را بنویسید