مفهوم ریسک و بازده در سرمایه گذاری و اهمیت ارزیابی قبل از ورود به بورس
در انتخاب یک دارایی مالی مثل سهام، توجه به اطلاعاتی که میتواند بر قیمت آن دارایی تأثیرگذار باشد، بسیار حائز اهمیت است، چون تصمیمگیری براساس اطلاعات میتواند تا حد زیادی ریسک سرمایهگذاری شما را کاهش دهد. اما ریسک، چیست؟ و چطـور میتوان ریسک سرمایـهگذاری در بورس را کاهش داد؟
در یک تعریف بسیار ساده، ریسک، احتمال محقق نشدن پیشبینیهاست. برای مثال، فرض کنید قیمت سهام شرکت الف در حال حاضر 150 تومان است. شما پیشبینی میکنید که قیمت سهام این شرکت در ماه آینده به 160 تومان برسـد و براساس این پیشبینی، اقدام به خرید سهام میکنید. در اینجا دو حالت ممکن است رخ دهد: یا سهام مزبور در ماه آینده به 160 تومان یا بالاتر از آن میرسد که در این صورت شما ریسک سرمایهگذاری را با موفقیت پشت سر گذاشتهاید و به اصطلاح ریسک سرمایهگذاری شما صفر بوده است یا اینکه پیشبینی شما محقق نمیشود و سهام آن شرکت با قیمتی کمتر از آنچه پیشبینی کرده بودید، به فروش میرسد. مثلا در ماه آینده قیمت سهام مزبور به 155 تومان میرسد. در این صورت پیشبینی شما با 50 درصد عدم موفقیت همراه بوده است. بدین ترتیب مشخص میشود که تعریف دیگر ریسک، احتمال عدم موفقیت است. هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، اصطلاحا ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
بنابراین، با دقت در مفهوم ریسک میتوان به دو نکتـه اساسی پی برد:
1-پیشبینی صحیح نقش بسیار زیادی در کاهش ریسک سرمایهگذاری دارد
2-چون لزوما همواره پیشبینیها بطور کامل منطبق بر واقعیت نخواهد بود، لذا فردی که قصد دارد با خرید سهام در بورس سرمایهگذاری کند، بایـد توانایی پذیرش ریسک را داشته باشد.
البته در آینـده، بیان خواهیم کرد که در سالهای اخیر و با طراحی برخی شیوههای جدید سرمایهگذاری در بورس، امکان سرمایهگذاری بدون ریسک در بورس هم برای افراد فراهم شده است. اما به هر حال، باید توجه داشت که موضوعـی تحت عنوان ریسک، همواره باید در سرمایهگذاریها مدنظر قرار گیرد.
اما در کنار مفهوم ریسک، مفهوم دیگری نیز همواره در ادبیات سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد؛ مفهومی به نام بازده. منظور از بازده، درآمد حاصل از سرمایهگذاری است. در برنامههای قبل، توضیح دادیم که فردی که سهامی را خریداری میکند، از دو محل،کسب درآمد میکند: اول دریافت سود نقدی سالانه و دوم، درآمد ناشی از افزایش قیمت سهام. مجموع این دو را بازده میگویند. مثلا فرض کنید فردی، سهام شرکتی را به قیمت 150 تومان خریداری میکند. اگر این شرکت در پایان سال، به ازای هر سهم، 15 تومان سود نقـدی به سهامدارانش بدهـد و قیمت سهم هم در پایان سال، به 195 تومان برسد، بنابراین بازده سرمایهگذاری فرد در مجموع 40 درصد بوده است، 10 درصد بازده ناشی از دریافت سود نقدی و 30 درصد بازده ناشی از افزایش قیمت سهام.
فرض کنید شما به جای خرید سهام یک شرکت، اوراق مشارکت را از بانک خریداری کردهاید و نرخ سود سالانه اوراق مشارکت هم 20 درصد تعیین شده است. مشخص است که بازده سرمایهگذاری شما در یک سال از طریق اوراق مشارکت 20 درصد خواهد بود. در واقع، در اوراق مشارکت، برخلاف سهام، قیمت خود اوراق مشارکت ثابت است و سرمایهگذار، فقط سود ثابتی را در فواصل زمانی تعریف شده دریافت میکند.
سؤالی که مطرح میشود این است که چرا باید یک نفر سهامی را خریداری کند که 40 درصد بازده دارد ولی فرد دیگری به 20 درصد بازده راضی میشود؟
اگر از شما چنین سؤالی را بپرسند، چه جوابی دارید؟ احتمالا پاسخ میدهید:
– از کجا معلوم که سهام شرکت موردنظر، حتما 40 درصد بازدهی داشته باشد؟
-اگر قیمت سهم برخلاف پیشبینیها، به 195 تومان نرسید، چه میشود؟
-اگر شرکت سود نقدی کمتری از مقدار پیشبینی شده توزیع کرد، تکلیف چیست؟
-خرید اوراق مشارکت، حداقل این تضمین را دارد که قطعا 20 درصد بازدهی به دست خواهد آمد و پاسخهایی از این دست.
اما با وجود همه این تردیدها، بسیارند سرمایهگذارانی که ترجیح میدهند بجای دریافت بازدهی 20 درصدی بدون تحمل ریسک، ریسک بیشتری را متحمل شوند و در ازای پذیرش این ریسک، بازدهی بیشتری بدست آورند. به همین علت است که به بازده، پاداش ریسک هم میگویند؛ یعنی کسب بازدهی بیشتر، در ازای پذیرش ریسک بیشتر و کسب بازدهی کمتر، در ازای پذیرش ریسک کمتر.
با این اوصاف، آنچه که بسیار اهمیت دارد، این است که سرمایهگذار براساس میزان ریسکپذیری خود، گزینههای مناسب برای سرمایهگذاری را انتخاب کند. افرادی که تحمل پذیرش ریسک را دارند، میتوانند مستقیما اقدام به خرید سهام کنند ولی به کسانی که تحمل پذیرش ریسک ندارد، توصیـه نمیشود که مستقیما سهام بخرد، چون قیمت سهام همواره در حال نوسان است و سود تضمین شدهای به آن تعلق نمیگیرد. برای چنین افرادی سرمایهگذاری بدون ریسک مناسب است که نمونه آن میتواند خرید اوراق مشارکت باشد. سود اوراق مشارکت به فرد پرداخت میشود و هیچگونه ریسکی نسبت به کاهش سود یا از دست رفتن اصل سرمایه وجود ندارد.
بنابراین شاید بتـوان گفت اولین و مهمترین گام برای سرمایهگذاری در بورس، شناخت کافی از ویژگیهای فردی و تصمیمگیری براساس این ویژگـیهاست. نمودار زیر رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار یک سرمایهگذار را نشان میدهد:
دایره سبـز، بیانگر زمانی است که این سرمایهگذار، تمایل به پذیرش هیچ میزان ریسکی ندارد. این نمودار نشان میدهد که فرد مذکور در شرایط عدم پذیرش ریسک، انتظار دارد حداقل 20 درصد بازدهی به دست آورد. فرد در این حالت ممکن است به خرید اوراق مشارکت روی بیـاورد.
دایره نارنجی، شرایطی را نشان میدهد که فرد مذکور، حاضر به پذیرش مقداری ریسک شده است، در این حالت، وی انتظار خواهد داشت که حداقل 40 درصد بازدهی، بدست آورد، یعنی 20 درصد بازدهی بیشتر از حالتی که هیچگونه ریسکی متحمل نشده بـود.
اما دایره قرمز، بیانگر شرایطی است که فرد مذکور حاضر شده است ریسک بسیار بیشتری را بپذیرد، در چنین شرایطی، وی انتظار دارد پاداش مناسبی در ازای پذیرش این میزان ریسک دریافت کند، بنابراین حداقل بازدهی مورد انتظار وی، عددی مثل 60 درصد خواهد بود.
این نمودار به خوبی نشان میدهد که چگونه افراد پس از درک کامل و واقعبینانه نسبت به ویژگیهای فردی و میزان ریسکپذیری خود، میتوانند شیوه مناسب برای سرمایهگذاری را انتخاب کنند.
نکتهای که باید به آن اشاره شـود، این است که امروز خوشبختانه در بورس برای همه افراد، با سطوح مختلف ریسکپذیری، امکان سرمایهگذاری وجود دارد، یعنی حتی افراد بسیار ریسکگریز، افراد بسیار ریسکپذیر و افرادیکه در بین این طیف سطوح ریسکپذیری متفاوتی دارند، همگی میتوانند با انتخاب شیوه مطلوب خود، اقدام به سرمایهگذاری در بورس نمایند؛ سرمایهگذاریای که بطور کامل منطبق بر ویژگیهای فردی آنها باشد.
تفاوت افراد ریسکپذیر و ریسکگریز
افراد ریسکپذیربه دلیل بالابودن میزان بازدهی موردانتظارشان، معمولا به سرمایهگذاریهایی مثل سپردههای بانکی، خرید اوراق مشارکت و … تمایل ندارند. این دسته از افراد عموما سرمایهگذاری در بورس را ترجیح میدهند، بنابراین تجزیه و تحلیل و تعیین ریسک سرمایهگذاری برای این گروه از سرمایهگذاران بسیار اهمیت دارد.در مقابل، افراد ریسکگریز بیشتر علاقهمند به سرمایهگذاری در سپرده های بانکی یا خرید اوراق مشارکت هستند، چون اینگونه سرمایهگذاریها تقریبا هیچگونه ریسکی را متوجه آنها نمیکند و بازدهیاش، تضمین شده است.گروه سوم هم افراد بیتفاوت به ریسک هستند، افرادی که به دلایل مختلف، هیچ عکسالعملی نسبت به فرصت های سرمایهگذاری و ریسکهای مترتب بر آن از خود نشان نمیدهند.
نمودار زیر تفاوت بین الگوهای تصمیمگیری یک سرمایهگذار ریسکپذیر را در مقایسه با یک سرمایهگذار ریسکگریز، بهخوبی نشـان میدهد:
لینک ورود به کانال رسمی راتین بورس
دیدگاهتان را بنویسید