نگاهی به نوسانگیری در بورس
آخرین آمار منتشر شده از رسیدن شمار سهامداران دارای کد معاملاتی در کشور به 5/4 میلیون نفر حکایت دارد. در این شرایط، تفکر سرمایهگذاری و سهامداری در بازار سرمایه ایران هر روز در حال تغییر و تحول است. عدهای در بورس به دنبال سرمایهگذاری بلندمدت و تامین آتیه هستند. شماری دیگر فقط نوسانگیری و اصطلاحا سفتهبازی را دنبال میکنند و شماری دیگر هم بازار سرمایه را به عنوان حرفه خود و تنها راه ثروتمند شدن برای تمام فصول انتخاب کردهاند.
در گفتوگو با یکی از سهامداران فعال و موفق بازار سرمایه ایران به بررسی وضعیت سرمایهگذاران حقیقی و نوسانگیران در بورس تهران پرداختهایم.
او در این گفتوگو ضمن دفاع از حضور تمام اقشار سهامداری در بورس، نوسانگیری را یک نوع استراتژی قلمداد کرده و میگوید: تمام تفکرات سرمایهگذاری باید در بورس حضور داشته باشند.
این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
به نظر شما بهترین بازدهی در بازار سهام در چه بازه زمانی به دست میآید؟
با عنایت به سوابق بازار سهام در سنوات گذشته، به طور کلی در بازه زمانی بلندمدت میتوان بازده مناسبی از سرمایهگذاری در بورس را کسب کرد.
البته پارامترهای متعددی نظیر شناسایی سهام موردنظر با توجه به نوع صنعت، ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک، شرایط سیاسی و اقتصادی کشور و… باید مدنظر قرار گیرند که بنا به میزان تجزیه و تحلیل و ریسکپذیر بودن سرمایهگذار میتواند اثرات متفاوتی در تصمیمگیری داشته باشد.
به هر حال بررسی نمودار تاریخی قیمت سهام نشان میدهد در صنایع انفورماتیک، معادن، فلزات اساسی، پتروشیمی، بانکها میتوان کسب بیشترین بازده سرمایهگذاری در بلندمدت را انتظار داشت.
سرمایهگذاران بورس تهران را به طور غالب دارای چه افق زمانی نسبت به بازار میدانید؟ چرا؟
به اعتقاد من، اغلب سرمایهگذاران در بورس دیدگاه سهامداری داشته و درصد بالایی از سبد خود را به سهام بلندمدت اختصاص میدهند. بدیهی است، سرمایهگذاری در سهام شرکتهای بنیادی و با چشمانداز سودآوری قوی در بلندمدت بازده مناسبتری برای سهامداران به ارمغان میآورد؛ به خصوص اگر سرمایهگذار با مطالعه و بررسی شرایط اقتصادی کشور بتواند صنایع برتر را انتخاب نموده و ظرفیتهای بالقوه سهام شرکتهای موردنظر در آن صنایع را ارزیابی نماید.
پس از آن، با اختصاص درصد بالایی از پرتفولیوی خود به سهام برگزیده در بلندمدت، توانایی کسب بازدهی به مراتب بیشتر از میانگین بازده بازار سرمایه را کسب مینماید. به عنوان مثال، در حال حاضر با عنایت به استانداردهای جهانی و لزوم گسترش بانکداری الکترونیکی و اعمال بسته سیاستی و نظارتی سال 90 بانک مرکزی، تقویت سیستمهای نرمافزاری و سختافزاری بانکهای تجاری اجتنابناپذیر بوده و سرمایهگذاری در سهام شرکتهای آیتی که دارای ظرفیتهای خالی بالقوه نسبت به استانداردهای جهانی میباشد، توجیهپذیر است.
برخی معتقدند با نوسانگیری و دیدگاه کوتاهمدت میتوان به بازدهی به مراتب بهتری نسبت به حفظ سهام در بلندمدت رسید. نظر شما در این خصوص چیست؟
با بررسی عملکرد سرمایهگذاران طی یک دوره مالی یکساله با فرض میزان مبالغ سرمایهگذاری یکسان، امکان دارد افرادی که دیدگاه کوتاهمدت دارند، در مقاطع زمانی کوتاهی بازده مناسبی از این نوع سرمایهگذاری کسب نمایند.
ولی در بازار نسبتا ناکارآی ایران که معمولا عرضه و تقاضای سهام براساس اخبار غیررسمی تغییر میکند، نمیتوان همواره دیدگاه نوسانگیری داشت و سود مناسبی کسب نمود. از این رو به اعتقاد من با کسب اطمینان از ساختار مالی و روند گذشته شرکتهای انتخابی در صنایع برتر، میتوان در میانمدت و بلندمدت از سود بیشتری نسبت به نوسانگیری بهره برد.
اصطلاح سفتهبازی و بورسبازی در بازار سهام چه معنایی دارد؟
سفتهبازی و بورسبازی به معنای خرید سهام مورد نظر در فرصت مناسب و فروش آن با حداقل کسب سود در اسرع وقت ممکن است. این امر میتواند حتی در یک روز معاملاتی به طور متعددی توسط سرمایهگذار با معامله سهام چند شرکت صورت گیرد.
برخی معتقدند سفتهبازی در بورس نه تنها مذموم نبوده، بلکه به نقدشوندگی بازار کمک میکند. عدهای دیگر حضور سفتهبازان را موجب آسیب بازار در بلندمدت میدانند و معتقدند عملکرد سفتهبازان باید محدود شود. نظر شما در این باره چیست؟
به طور کلی دیدگاه یک فرد سرمایهگذار در بازار سرمایه باید برای خودش مشخص باشد و ابتدا این سوال را برای خود مطرح کند که آیا هدف کلی ماندن در بازار سرمایه و کسب سود متعارف در مقطع زمانی مورد نظر است یا صرفا قصد ورود و خروج کوتاهمدت و انجام معاملات هیجانی با احتمال کسب سود ناچیز دارد؟
البته اختصاص میزان مشخصی از سرمایه به نوسانگیری و سفتهبازی میتواند به افراد جوانی که تجربه کمتری در بورس داشته و بنا به مقتضیات سنی، خواهان هیجانات بیشتری هستند، انگیزه بالایی برای ماندن در بازار سرمایه و افزایش حجم معاملات و نقدشوندگی سهام شرکتها بدهد. به طور کلی لازمه پویا بودن یک بازار سرمایه کارآ، نداشتن دیدگاه صفر یا یک و تنوع تفکری سرمایهگذاران است.
آیا حرکت به سمت نوسانگیری را به سرمایهگذاران بورس توصیه میکنید؟
همان طور که اشاره کردم، روحیه نوسانگیری و انجام معاملات هیجانی بستگی به سن و میزان ریسکپذیری و ریسکگریزی افراد دارد، لذا توصیه اینجانب اعمال دیدگاه بلندمدت بر سهام شرکتهای برتر منتخب و تخصیص حداکثر 20 درصد از کل سرمایه فعال در بورس به نوسانگیری سهام با تعیین حداکثر 10 درصد حد نوسان مثبت و منفی برای شناسایی سود و زیان احتمالی است.
وجود محدودیتهای معاملاتی نظیر محدوده چهار درصدی و صفهای خرید و فروش را چقدر در تمایل سرمایهگذاران به نوسانگیری در بورس تهران موثر میدانید؟
اعمال محدودیتهای معاملاتی نقش بسیار مهمی در ایجاد صفهای خرید و فروش دارد، لذا با عرضه سهام شرکتهای بزرگ دولتی با قیمتهای مناسب و عرضه سهام شرکتهای مشمول واگذاری اصل 44 قانون اساسی، اولا میتوان عمق بازار سرمایه را افزایش داد و سپس درصدد کاهش محدودیتهای معاملاتی بازار سرمایه بود. بدیهی است، در یک بازار کارآ که اطلاعات سهام شرکتها قبل از اثرگذاری در قیمت تابلو، به صورت یکسان و همزمان در دسترس سهامداران و سرمایهگذاران قرار میگیرد، در این شرایط دیدگاه سرمایهگذاری بلندمدت تقویت شده و با بررسی وضعیت فاندامنتال و تکنیکال سهام شرکتهای موردنظر میتوان بازده بیشتری نسبت به نوسانگیران کوتاهمدت کسب نمود.
برای نوسانگیری موفق، چه قواعدی را باید رعایت کرد؟
عوامل متعددی قبل از خرید سهام به قصد نوسانگیری باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند که از جمله این موارد عبارتند از:
1- بررسی اقبال سهام مورد نظر در بازار سرمایه
2-مطالعه نوع صنعت سهام انتخابی
3-بررسی دیدگاه سهامدار عمده حقوقی و حقیقی شرکت در مورد نوسانات سهم و رفتار آن
4- تعیین میزان حد ضرر و سود احتمالی
5-خرید سهام در قیمتی بیشتر از کف قیمتی تعیین شده بازار و فروش در قیمتی کمتر از سقف تعیین شده توسط تحلیل تکنیکال
6- بررسی میزان وابستگی سهام شرکتها به قیمتهای جهانی و اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور.
دیدگاهتان را بنویسید