7 سرمایه گذار بزرگ دنیا چه روش های مهم معاملاتی دارند ؟
ازارهای مالی دنیا در طول زمان همواره با تحولات و تکامل های مواجه شده که ناشی از رفتارها و تجارب فعالان حقیقی و حقوقی بوده و موجب تغییر رویکردها و جریان شده است.
در این میان هر چند بازار سهام ایران از برخی جهات شبیه سایر بازار های دنیا نیست اما با توجه به وجود مقوله هایی با اهمیت و مشترکی مانند ریسک و بازدهی و ساختارهای یکسان ، طی عمر 47 ساله در جهت تکامل حرکت کرده است. با این حال هنوز تحلیل و رفتارهای منطقی بازار سهام ایران به درجه ایی از بلوغ نرسیده است.
بر همین اساس بررسی مهمترین استراتژی های معاملاتی مردان بزرگ بازارهای سهام مانند وارن بافت، فیلیپ فیشر،بینامین گراهام و… نشان می دهد همه این افراد براساس برنامه و استراتژی رفتار کرده و از تجارب گذشته عبرت گرفته اند.
بینامین گراهام
وی یکی از نظریه پردازان بزرگ سرمایه گذاری در سال های جنگ جهانی دوم است که کتابی با عنوان سرمایه گذار هوشمند نوشته است. کسانی مانند وارن بافت این کتاب را بهترین کتاب در زمینه سرمایه گذاری می دانند. نظریات گراهام همچنان در بازار سرمایه کاربرد داشته و از آن ها استفاده می شود. نکات مهم روش گراهام عبارتند از:
– هیچ کس از آینده بازار مطلع نیست. پس ما به دنبال پیش بینی آینده نیستیم. ما براساس رفتار کنونی بازار عمل می کنیم.
– هر شرکت دارای دو ارزش دفتری و ارزش بازار است. ارزش دفتری حاصل تقسیم داراییها بر تعداد سهام و ارزش بازار نیز حاصل ضرب قیمت هر سهم در تعداد سهام است. اگر ارزش بازار شرکتی کمتر از ارزش دفتری آن باشد پس قیمت آن سهم پایین بوده و برای خرید مناسب است.
– سهامی مناسب هستند که از نسبت قیمت/ارزش بازار نزدیک به یک و P/E پایین برخوردار باشند.
– فاصله ارزش دفتری با ارزش بازار شرکت حاشیه اطمینان آن نام دارد که هرچقدر بیشتر باشد یعنی سرمایه گذار کمتر از نوسانات غیرمنطقی و بی دلیل بازار ضربه خواهد خورد.
فیلیپ فیشر
فیشر از نظریه پردازان بزرگ سرمایه گذاری در بازار است که کتابی با عنوان سهام عادی و سود غیرعادی دارد. وارن بافت وی را پس از گراهام یکی از بزرگترین نظریه پردازان بازار سهام دانسته و خود شخصا در حضور وی تعلیم یافته است. تاکید اصلی فیشر بر انتخاب شرکت برتر است. از دید وی شرکت برتر یعنی شرکتی که فروش، حاشیه سود و گردش نقد بالا و هزینه پایینی داشته باشد.
نکات مهم نظریه وی عبارتند از:
– سهام شرکتی را بخرید که رشد آن در سالهای آتی بیشتر از میانگین صنعت باشد.
– به دنبال مدیریت خوب باشید. مدیریت خوب سودهای آنی را فدای رشد پایدار و بلند مدت می کند.
– فروش شرکت، عامل بسیار مهمی است. فروش هر شرکت و تحقیقات آن در زمینه مشتریان را بررسی کنید.
– حاشیه سود شرکت را حتما بررسی کنید. فروشی که منجر به سود نشود فایده نخواهد داشت.
– شرکت باید محصولاتی ارزان تولید کند. حاشیه سود بالا در ترکیب با هزینه پایین نتیجه ای مشابه با حاشیه ایمنی گراهام می دهد.
– بهتر است با روش های مختلف در مورد شرکت اطلاعات کسب کرده و در صورت لزوم با کارمندان، رقبا و سرمایه گذاران آن صحبت کنید.
– از آنجا که یافتن شرکت های برتر کارسختی است پس درهر زمان بهتر است چند سهم خوب داشته باشید و وقت خود را با شرکتهای دیگر تلف نکنید.
وارن بافت
وارن بافت یکی از ثروتمندترین افراد جهان و بزرگترین سرمایه گذار است. وی مانند گراهام به عدم امکان پیش بینی آینده معتقد است و حتی قیمت سهام را نیز بررسی نمی کند. زیرا به اعتقاد وی قیمت سهم،شاخص گول زننده ای است و معیار خوبی برای انتخاب سهم مناسب نیست.
نکات اصلی سرمایه گذاری وی عبارتند از:
– قیمت سهام را در بازار دنبال نکنید و به جای پیش بینی تغییرات بازار بر روی تک تک شرکتها و ارزش آن ها کار کنید.
– در مورد خرید سهام همان قدر وسواس داشته باشید که در مورد کسب و کار خود دارید.در محدوده های کاری خود سهم خریده و در مورد سرمایه گذاری خویش دانش کافی داشته باشید.
– پس ازانتخاب سهم مناسب باید آن را در شرایط خوب و بد حفظ کنید.در بلند مدت شرکت های خوب برنده اند و شرکت های بد از بازار خارج می شوند.
– شرکت های خوب را در قیمت های پایین بخرید.
– شرکت خوب، شرکتی است که از خصوصیات زیر برخوردار باشد:
دارای مدیریتی خوب باشد.بیش از حد نیاز وجه نقد به دست آورده و آن را به روشی مناسب مصرف کند. یعنی یا آن را در فعالیت های سودده سرمایه گذاری کند و یا به صورت سود نقدی و یا بازخرید سهام به سرمایه گذاران خود دهد. با بررسی بازده سرمایه گذاری هر شرکت می توان عاقلانه بودن مصرف وجه نقد در آن را بررسی نمود. دارای حاشیه سود بالا هستند.
ارزش بازار آن بیش از سودشان افزایش می یابد. قیمت خرید خوب زمانی است که قیمت سهم پایین تر از ارزش دفتری باشد (استفاده ی مستقیم از نظریه گراهام). سبد خود را به چند سهم خوب محدود کنید. تحقیقات خود را به طور مناسب و روشن انجام داده و تحت تاثیر تفکرات دیگران قرار نگیرید.
پیتر لینچ
وی مدیریت یکی از بزرگترین صندوق های سرمایه گذاری مشاع را برعهده داشت که ارزش آن از ۲۰ میلیون دلار در ۱۹۷۷ به ۱۴ میلیارد دلار در ۱۹۹۰ رسید. وی نیز معتقد بود باید شرکتی را که در آن سرمایه گذاری می شود به خوبی شناخت و با دانش کافی اقدام به خرید آن کرد.
نکات مهم روش وی عبارت است از:
– از دانش خود برای انتخاب سهام مناسب استفاده کنید. به عنوان کارمند شما بهتر از تحلیل گران دیگر در مورد صنعت خود دانش دارید و به عنوان مصرف کننده نیز با جستجو در محصولات، شرکت بهتر را می توانید پیدا کنید.
– شرکت های انتخابی خود را دسته بندی کنید. لازم نیست خیلی دسته بندی دقیقی داشته باشید. ولی می توانید شرکت ها را به شرکت های با رشد سریع، تازه کار و در حال نوسان تقسیم کنید.درطول زمان شرکت ها در بین دسته ها جابجا می شوند.
– شرکتهای مطلوب عبارتنداز:
درک آنها ساده باشد.زیرا دیریا زود افراد نادانی می توانند مدیریت آن ها را برعهده گیرند. به خاطر جذاب نبودن،مردم از آنها روگردان شوند. همه فکر می کنند باید در آخرین شرکت اینترنتی ایجاد شده سرمایه گذاری کنند ولی کسی به فکر آخرین شرکت فروش سبزی و میوه نیست. درصنایعی که رشدی ندارند،از رشدی بالا برخوردار باشند. همه فکر می کنند برای پول درآوردن باید به دره سیلیکون بروند و کسی به شرکت های مراسم کفن و دفن فکر نمی کند.
دارای چیزی منحصر بفرد باشند تا رقابت با آن ها سخت باشد. چیزی عرضه کنند که مردم به آن محتاج باشند. بدین ترتیب کار آن ها دوام خواهد داشت. دارای وجه نقد زیاد و بدهی کم باشند. شرکتی که بدهی ندارد ورشکسته نخواهد شد. با قیمتی خوب عرضه شود. برای تعیین خوب بودن قیمت سهم به نسبت هایی مانند قیمت/ارزش دفتری و P/E توجه کنید.
مدیران و کارمندان شرکت خود از سهامداران شرکت باشند. به این ترتیب آنها بیشتر برای رشد شرکت تلاش خواهند کرد. شرکت سهام خود را بازخرید کند. به این ترتیب شرکت اعتماد بیشتری به آینده داشته و با کاهش سهام جاری ارزش آن افزایش می یابد (این مورد در بازار ایران مصداق ندارد.)
درنهایت باید به این سوال پاسخ دهید که چرا این سهم را می خرید. اگر دلایل روشن و کافی ندارید به بررسی مجدد دلایل و استدلال ها خود بپردازید.
ویلیام اونیل
اونیل نویسنده کتاب معروف How To Make Money In the Stock Market و موسس نشریه معتبر Investor Business Daily است.نظریات وی کمی درتقابل با سایر سرمایه گذاران قرار دارد.
به عنوان مثال وی قیمت را بهترین شاخص ارزیابی هر سهم دانسته و اعتقاد دارد که هرگز نباید با بازار درافتاد. وی به جای تاکید بر ایجاد تنوع زیاد در سبد به دنبال انتخاب سهام برتر است. به اعتقاد وی کسب سود سریع مهمترین عامل است و برای همین باید سهام بازنده را سریعاً از سبد خارج کرده و بر سهام برنده افزود. معیار اونیل برای انتخاب سهام برتر CANSLIM نام دارد که هرحرف آن اول یکی از هفت معیار است:
:C سود شرکت در هر فصل نسبت به فصل سال قبل باید رشد چشمگیر داشته باشد.
:A سود سالانه شرکت باید نسبت به سال از رشد چشمگیری برخوردار باشد.
N :باید محصول و خدمات جدیدی توسط شرکت ارایه شده باشد.
S :عرضه سهام شرکت کم و تقاضا برای آن زیاد باشد.
L : شرکت باید جز پیشگامان صنعت باشد.
I: سهامداران نهادی شرکت باید از آن حمایت کنند.
M : جهت بازار باید در تصمیم گیری ها در نظر گرفته شود.
سهم خوب باید تمام هفت ویژگی خود را با هم داشته باشد.
سایر نکات مهم روش آقای اونیل عبارتند از:
از ارزش گذاری سهام صرف نظر کنید. P/E معیار خوبی برای انتخاب سهام نیست.
به دنبال شرکت هایی باشید که مدیریت شرکت سهام زیادی از آن را دراختیار داشته و بدهی شرکت پایین باشد.
برخلاف نظرموجود،شرکت هایی باید خریداری شوند که به قیمت حداکثر جدیدی دست یافته اند.قیمت شرکتی که به حداقل جدیدی رسیده باز هم پایین خواهد رفت.
مانند یک خرده فروش،سبد خود را مدیریت کنید.سهام کم سود را فروخته و برسهام پرسود بیافزایید.
راهبرد سرمایه گذاری خود را خودکار کنید.قیمت توقف زیان تعیین کرده و هرگز سهام را در قیمت پایین تر از آن نگه ندارید.
به جای سبدی از سهام متوسط به دنبال چند سهام برتر باشید.
بیل میلر
وی صاحب شرکت سرمایه گذاری معروفی است که برای بیش از ۱۵ سال عملکرد آن بهتر از شاخص S&P بوده است. وی سهامی را می خرد که قیمت آن در حال حاضر کمتر از ارزش پیش بینی شده ی آن در آینده باشد. درنتیجه وی فقط به گذشته سهام نگاه نمی کند و معمولاً سهامی را می خرد که بقیه یا توجهی به آن ندارند و یا از آن روی گردانند.
سایر نکات روش وی عبارت است از:
– به آینده نگاه کنید و نه به گذشته.افق پیشرفت یک شرکت و سهام آن در آینده اطلاعات بسیار مفیدتری نسبت به تاریخچه ی آن در بر دارد.
– ارزان لزوماً به معنای ارزنده نیست.دربسیاری از موارد افت قیمت سهم به دلیل این است که بازار افت آتی آن را پیش بینی کرده است.پس باید به ارزش آتی آن توجه داشت.
– ازارزش کنونی جریان های نقدی آتی شرکت برای تعیین ارزنده بودن آن استفاده کنید.
– مانند اکثریت سرمایه گذاران به کوتاه مدت فکر نکنید و دید بلند مدت داشته باشید.
سه نوع برتری رقابتی وجود دارد:
1- تحلیلی:وقتی که شما اطلاعات عمومی را بهتر از دیگران تجزیه تحلیل می کنید.
2-اطلاعاتی: وقتی شما اطلاعات مهمی دارید که دیگران ندارند.
3-رفتاری: وقتی شما دانش بهتری از رفتارهای انسان داشته و می توانید از آن استفاده کنید.
از نظر روانشناسی،ترس مردم از باخت بیشتر از علاقه آنها به برد است. در نتیجه آنها به شدت تحت تاثیر روندهای کوتاه مدت قرار گرفته و این فرصت مناسبی برای خرید سهام ارزنده با قیمت های پایین است.
معمولاً به دلیل هیجانات زودگذر قیمت سهام ارزنده شما افت می کند. همیشه دید بلند داشته باشید و در موارد وجود هیجان فقط ناظر باشید.
دیدگاهتان را بنویسید