احتمال تحقق زیان دو برابر کسب سود است!
در شرایطی که سکه پرتابی ناسالم باشد، میزان این احتمال دستخوش تغییر می شود، زیرا در سکه ناسالم احتمال وقوع شیر و خط در تاب آن با هم برابر نیست.
در بازار سهام نیز مباحث مربوط به آمار و احتمالات در بخش های مختلفی وجود دارد. به عنوان مثال بروز روند صعودی و نزولی در یک روز معاملاتی بعد از خرید سهم، همانند مشاهده دو روی یک سکه است که برای سرمایه گذار تداعی گر پیشامد شکست یا موفقیت در یک آزمایش برنولی محسوب می شود.
یکی از نکات مهم بازار سهام نیز لزوم وجود تناسب میان نرخ بازده با ریسک است و این امر عاملی محسوب می شود تا انگیزه لازم را برای سرمایه گذار ایجاد کند. اما در بورس به دلیل نوسان روزانه قیمت ها روی تابلوی معاملات حساسیت بسیار بالا بوده و لازم به نظر می رسد تا اقدامی صورت گیرد که میزان ریسک و بازده در شرایط طبیعی متناسب و متعادل شود؛ اما در حال حاضر این تعادل برقرار نیست.
در تشریح وجود این عدم تعادل و توازن می توان به بالا بودن مجموع هزینه معاملات و مالیات اشاره کرد. بطوریکه با توجه به کارمزد 1.6 درصدی نسبت به ارزش معاملات سرمایه گذار، چنانچه روز معاملاتی بعد از آن روند قیمت ها در جهت مثبت پیش رفته و سهام یک شرکت بورسی تا سقف قیمت مجاز خود یعنی چهار درصد مثبت افزایش یابد، فرد سرمایه گذار حداکثر 2.4 درصد سود خالص کسب خواهد کرد؛ حال آنکه در روی دیگر سکه یعنی مشاهده پیشامد شکست و بروز روند منفی در قیمت سهام بورسی با احتساب کارمزد 1.6 درصدی، زیان در عملیات سرمایه گذاری فرد 5.6 درصد خواهد بود و چنین شرایطی بیان کننده این موضوع است که به دلیل وجود این هزینه های معاملاتی، احتمال وقوع زیان دو برابر احتمال کسب سود و بازده مثبت به دست می آید.
افزون بر اینکه این احتمالات در زمان حاکمیت شرایط عادی و به اصطلاح سالم بودن سکه پرتابی است. حال آنکه در شرایط کنونی که وضعیتی خاص بر روند معاملات حاکم بوده و برای فروش محدویت هایی در نظر گرفته شده، می توان گفت این سکه ناسالم و نامتقارن است. بدین ترتیب احتمال کسب سود و زیان بازهم دستخوش تغییراتی می شود. به عنوان مثال اگر طی روز جاری، 500 هزار سهم به قیمت هر سهم 400 تومان خریداری شود، ارزش معامله فرد 200 میلیون تومان است. از این رو در صورت رشد قیمت سهم تا حداکثر سقف مجاز روزانه طی روز معاملاتی بعد، میزان سود فرد 2.4 درصد از کل ارزش معاملات وی بوده و در صورت کاهش قیمت سهم این میزان 5.6 درصد این رقم به دست می آید که این ارقام با فرض وجود امکان فروش این تعداد سهم طی یک روز معاملاتی بعد است.
حال آنکه به دلیل وجود محدویت کنونی در حجم فروش سهام، این درصدها بیش از ارقام مذکور است که این امر ناشی از عدم تقارن در بورس می باشد و با این رویه، مهمترین فاکتور بازار سهام یعنی نقدشوندگی سهام خدشه دار می شود.
بدین ترتیب یکی از راه هایی که برای حل این مشکل می توان پیشنهاد داد، تغییر دامنه نوسان مجاز روزانه قیمت سهام است؛ بطوریکه شاید بتوان سقف دامنه مثبت را از چهار به شش درصد رساند یا کف دامنه منفی را از چهار به دو درصد تقلیل داد.
البته نکته مهم اینجاست که این راهکار به صورت مقطعی مشکل را مرتفع می سازد. حال آنکه بهترین راه حل برداشتن دامنه نوسان قیمت هاست. زیرا کل راهکارهایی که در نتیجه آن به نقدشوندگی سهام لطمه وارد نماید، راهکاری مردود است.
در مجموع افزون بر عدم وجود تناسب و تقارن میان نرخ ریسک و بازده، نکته قابل توجه آن است که در کنار ریسک های غیر سیستماتیک، ریسک های سیستماتیک به ویژه شرایط ناشی از نوسان تصمیم گیری های مسئولان بازار سرمایه نیز بر فعالیت های سرمایه گذاری بورس تحمیل شده که هزینه های مترتب ناشی از آن غیر قابل محاسبه است.
در پایان لازم به نظر می رسد مدیران و مسئولان بازار سرمایه و نیز کانون های کارگزاران و سرمایه گذاران ایران به این نکته توجه ویژه مبذول داشته و برای این موضوع که یکی از مهمترین اصل ها در ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاران است، راهکاری قابل اجرا معرفی کنند تا تناسب مورد نیاز در کسب ریسک و بازده سرمایه گذاری برای معاملات سهام در بورس برقرار شود.
منبع: بورس نیوز
دیدگاهتان را بنویسید