آموزه های وارن بافت–کسب و کار(قسمت 33 و 34 و 35)
قسمت سی و سوم
وقتى مشاوران مدیر عامل را تشویق به معامله مى کنند واکنش او بیشتر شبیه واکنش پسرکى است که پدرش او را تشویق مى کند زندگى جنسى عادى داشته باشد،کارى که فشار لازم ندارد.
همان طور که بلز پاسکال، ریاضى دان و فیلسوف نام دار فرانسه، گفته است <همه ى مشکلات بشر از این ناشى مى شود که نمى تواند تنها و آرام یک جا بنشیند.> مدیران عامل نمى توانند آرام بنشینند؛ براى معامله کردن اشتهاى سیرى ناپذیر دارند، معاملاتى که وال استریت انجام آنها را آسان کرده، آنها سعى مى کنند این توهم را ایجاد کنند که مشغول انجام کارهایى هستند که حقوق گزاف آنها را توجیه مى کنند.
از این گذشته، پذیرفتن مشکلات جدید ساده تر از تلاش براى حل مشکلات قدیم است و واکنش وارن به اشتهاى سیرى ناپذیر “رشد از طریق تملک”این طور است که شرکت هایى را مى خرد که نوعى مزیت رقابتى ماندگار دارند.
استخوان بندى اقتصادى این شرکت ها قوى است و بازده و سود آنها پایدار و پابرجاست وارن کسب و کار نوع دیگر را <<کالایى>>مى نامد که مشخصه آنها بازده اندک و سود نامنظم است. از آنجا که بیشتر کسب و کارهاى دنیا از نوع کالایى اند، وارن منتظر مى ماند تا شرکتى با مزیت رقابتى ماندگار پیدا شود آن گاه دو مدتى کوتاه دست به معامله مى زند او پیش از خواستن چیزى ، مى داند که چه مى خواهد.
قسمت سی و چهارم
مجبور نیستى هرطور پولت را از دست داده اى همان طور پول پیدا کنى
گاه سرمایه گذاران تازه کار خیال مى کنند تنها بازى دایر و وایج در شهربازى سهامى است که پول خود را در معامله ى آن از دست داده اند با همین خیال قمار بر سر آن سهام را ادامه مى دهند به امید اینکه بخت به سراغشان بازاید.
اما در قضیه ى معامله ى سهام برخلاف بازى هاى قمارخانه اى میزان ریسک از سهامى به سهام دیگر به شدت فرق مى کند و این ریسک عمدتا به دو عامل مربوط مى شود کیفیت شرکت و بهایى که خریدار به تناسب آن کیفیت براى خرید سهام مى پردازد. هرچه کیفیت بالاتر ریسک کمتر و هرچه قیمت کمتر (به نسبت کیفیت کسب و کار) ریسک کمتر.
بیشتر وقت ها کیفیت عالى با قیمت بالا همراه است که در این حال کمتر معامله ى خوبى انجام مى شود، اما گاه و بى گاه بازار سهام حرکت غریبى مى کند و تو با استفاده از فرصت سهام مرغوب را به بهاى ارزان مى خرى پول آسان این طور به دست مى آید.
چیزى که از آن گریزانى سهام مرغوب است که به بهاى گران فروخته شود و در خرید این قبیل سهام ثروت ها از دست رفته است.پایین بودن کیفیت و گران بودن سهام(به نسبت مرغوبیت آن)یعنى کنار بایست و بالا بودن کیفیت و پایین بودن بهاى سهام (به نسبت مرغوبیت کسب و کار) یعنى دعوت به بازى اما هر سهم یک بازى جدید است، احتمال و شانس خودش را دارد و این شانس و احتمال با تغییر کردن بهاى سهام تغییر مى کند. بنابراین بهتر است صبر کنى تا سهامى پیدا شود که شانس و احتمال آن به قدرى به نفع تو باشد که حاشیه ى امن پیدا کنى آن وقت دست به کار شو از عجایب بازار سهام یکى هم این است که برخلاف قمارخانه گاه و بى گاه چیز مطمئن و قابل اعتمادى عرضه مى کند.
وارن همیشه دنبال کار مطمئن است.
قسمت سی و پنجم
من دنبال کسب و کارى میگردم که بتوانم وضع ده، پانزده سال اینده ى آن را پیش بینى کنم.مثل آدامس ریگلیز.گمان نمى کنم اینترنت اثرى بر عادت آدامس جویدن مردم داشته باشد.
تولید و فروش فرآوردهاى یک دست و یک جور برابر است با درآمد ثابت و پابرجا اگر تغییر دادن فرآورده لازم نباشد، مى توان سرمایه اى را که باید براى پژوهش و ابداع هزینه کرد نکردو به جیب زد. همچنین اگر تغییر دادن فرآورده لازم نباشد سرمایه گذار قربانى افت و خیزهاى مد نمى شود. آبجو، نوشابه، و آبنبات از این دسته اند.
بیش از صدسال است که بودوایزر یک جور آبجو تولید مى کند، بیش از صدسال است که کوکا همان معجون آب و شکر رنگین را تولید مى کند، و ریگلیز بیش از صدسال است که همان آدامس را تولید مى کند. گمان مى کنى بتوانى پیش بینى کنى این شرکت ها درپانزده سال آینده چه چیزى را خواهند فروخت؟ اگر جواب تو بله باشد یعنى بتوانى کالاى پانزده سال بعد شرکتى را پیش بینى کنى احتمال دارد تو هم لنگه ى وارن بافت شوى.
دیدگاهتان را بنویسید